- عمارت ساز (بَ نَ وَ)
سازندۀ عمارت. عامل آبادانی. آبادان کننده:
پادشاهی در او عمارت ساز
دختری داشت پروریده بناز.
نظامی
پادشاهی در او عمارت ساز
دختری داشت پروریده بناز.
نظامی
معنی عمارت ساز - جستجوی لغت در جدول جو
- عمارت ساز
لاد ساز لاد گر آنکه ایجاد آبادانی کند، آنکه بنا سازد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(گَ)
لغت نامه دهخدا
عشرت سازنده. سازندۀ عشرت و کامرانی:
لعبتان آمدند عشرت ساز
آسمان بازگشت لعبت ساز.
نظامی.
چنان کن کز تو دلخوش بازگردم
به دیدار تو عشرت ساز گردم.
نظامی.
و رجوع به عشرت شود
لعبتان آمدند عشرت ساز
آسمان بازگشت لعبت ساز.
نظامی.
چنان کن کز تو دلخوش بازگردم
به دیدار تو عشرت ساز گردم.
نظامی.
و رجوع به عشرت شود
